Blog entry by تیم تحریریه
مقدمه
ایجاد یک سازمان غیرانتفاعی موثر و موفق هرگز آسان نیست در جهان پیچیده امروز، حفظ سازمان حتی دشوارتر از تاسیس آن است.
با این وجود سازمانهای غیر انتفاعی باید در برابر چرخههای رونق و رکود، کاهش بودجه، تغییر چشم انداز پایدار و مرتبط، مقاوم باقی بمانند.
برای موفقیت واقعی، یک سازمان غیرانتفاعی باید از نظر مالی پایدار باشد، پایگاه داوطلبی محکمی داشته باشد و از رهبری متعهد و قوی برخوردار باشد. اما اینها تنها مواردی نیستند که برای موفقیت سازمانهای غیرانتفاعی کافی باشند. موارد دیگری هم وجود دارد که در این مطلب به برخی از آنها اشاره میشود.
ویژگیهایی که تاکنون از طرف سازمانهای غیرانتفاعی موفق به نمایش گذاشته شده است عبارتند از:
v چابک هستند.
ریشه اصطلاح مدیریت چابک (Agile Project Management) از مجموعه اصول مدیریت پروژه که از طرف توسعه دهندگان نرم افزار در دهه 1990 ایجاد شده گرفته شده است.
توسعه نرم افزار چابک مبتنی بر توسعه تکرار شونده است، یعنی نیازها و راهحلها از طریق همکاری بین تیمهای کارآمد و خود سازمانده ارائه میشوند.
این اصطلاح اکنون بطور گستردهتری در زمینههای مختلف از جمله در حوزه غیرانتفاعی استفاده میشود. امروزه، سازمانهای غیرانتفاعی موفق از برخی یا همه روشهای چابکی در کار خود استفاده میکنند.
این روشها بر بازرسی مكرر و انطباق استراتژیها و فعالیتها (به طور معمول هر دو هفته) تمركز میكنند. همچنین شامل یک فلسفه رهبری است که فعالیتهای گروهی را تشویق میکند و وظایف خاص کوتاه مدت را به وضوح مشخص میکند.
سازمانهای غیرانتفاعی چابک بر ارائه نتایج در تیمهای خودگردان تمرکز دارند. در این تیمها، سلسله مراتب به اندازه مدلهای سنتی مدیریت وجود ندارد. همچنین تمرکز زیادی بر شفافیت و تاکید بر مکالمات کوتاه و مکرر است. بازخورد فوری به جای جلسات طولانی ترجیح داده میشود.
این سازمانها به جای دنبال کردن یک برنامه سالانه غیر قابل اجرا که جایی در قفسه نشسته است، به دنبال پاسخ به تغییرات در کوتاه مدت هستند.
امروزه اگر یک سازمان غیرانتفاعی موفق باشد، باید به طور مداوم با تغییر در مسیر موفقیت و خطرات غیر منتظره روبرو شود. استفاده از روشهای چابک میتواند به یادگیری و سازگاری سریع کمک کند. و سازمانهایی که قادر به یادگیری و سازگاری سریع هستند، همانهایی هستند که در شرایط امروز موفق هستند.
ممکن است تغییر فرهنگ یک سازمان غیرانتفاعی و سوق دادن همه افراد به روشهای چابک دشوار باشد. این امر به ویژه در صورتی اتفاق میافتد که سازمان غیرانتفاعی سابقهای چند ساله داشته باشد، در این موارد ترک عادتها و الگوهای قدیمی و تثبیت شده تا حدودی دشوار است.
به همین دلیل مهم است که به یاد داشته باشیم که رویکرد چابک در مورد یک مورد خاص نیست، بلکه به یک روش واحد مربوط است. چابکی فلسفهای است که میتوان آن را با شرایط مختلف تطبیق داده و به چیزی قابل فهم و قابل استفاده برای سازمان غیرانتفاعی خود تبدیل کرد.
روش ها و متدهای متفاوت و متنوعی در مدیریت چابک وجود دارد. یکی از این روش ها مدل اسکرام است که مسئولیت های پروژه ها را به دوره های زمانی کوتاه تر تقسیم و از این طریق به بازبینی دستیابی به اهداف کوتاه مدت کمک می کند.
تنها اتخاذ یک متدولوژی خاص، باعث موفقیت سازمان غیرانتفاعی شما نخواهد شد و هیچ روش منحصر به فرد و تضمین شدهای برای دستیابی به نتایج خاص وجود ندارد. راز موفقیت در آزمایش مسیرهای مختلف، تا زمانی است که راهی را پیدا کنیم که سازمان غیرانتفاعی ما را رو به جلو سوق میدهد.
v بر ماموریت خود متمرکز هستند .
ماموریت یک سازمان، دلیل ایجاد، اهداف و افرادی که آن را رهبری میکنند عوامل بسیار مهمی در موفقیت سازمانهای غیر انتفاعی محسوب میشوند. یک سازمان غیرانتفاعی موفق، علی رغم توجه به موضوعات اجتماعی غیرقابل پیش بینی که تقریبا همه سازمانهای غیر انتفاعی با آنها مواجه هستند، همیشه بر ماموریت خاص خود متمرکز است.
یک سازمان غیرانتفاعی حرفهای ماموریت خود را به صورت رسمی در بیانیه ماموریت، بیان میکند و سپس آن را به اشتراک میگذارد. بیانیه ماموریت در کنار چشمانداز و ارزشهای سازمانی، با کارمندان در هر سطح از سازمان و سایر ذینفعان به اشتراک گذاشته میشود.
مدیریت در سازمانهای غیرانتفاعی موفق به صورت دائم اهداف را با کارمندان مرور میکند و از آنها برای رسیدن به اهداف کمک میگیرد.
v اهدا کننده محور هستند.
سازمانهای غیرانتفاعی موفق اهداکننده محور هستند. آنها درک میکنند که خود اهدا کنندگان خیلی مهمتر از کیف پولشان هستند. تا زمانی که یک سازمان غیرانتفاعی به درستی درک نکند که اهدا کنندگان یکی از بخشهای اصلی برای انجام ماموریتهای سازمان هستند، در کارشان با موانع زیادی مواجه خواهند شد.
سازمانهایی که با رویکرد اهداکننده محور کار نمیکنند به راحتی قابل شناسایی هستند، ارتباط آنها با دیگران کم است و بیشتر خود محور هستند. یک سازمان اهداکننده محور، بر برقراری ارتباط با اهداکنندگان خود درباره چگونگی تحقق امور متمرکز است.
اهدا کنندگان، موسسات غیرانتفاعی را فعال میکنند. سازمانهای موفق به اهدا کنندگان خود نشان میدهند که کمکهای آنها چگونه در جهان تغییر ایجاد کرده است، آنها اهدا کنندگان خود را از پیشرفتهای مجموعه مطلع میکنند و آنچه را که با کمکهای مالی آنها به دست آورده اند به صورت کمی و با عبارات قابل اندازه گیری توضیح میدهند.
سازمانهای غیرانتفاعی موفق، اهداکنندگان خود را به عنوان افرادی میدانند که در ماموریت سازمان آنها سرمایهگذاری میکنند و نه فقط در معاملات نقدی.
آنها برای گسترش روابط با حامیان خود تلاش میکنند و زمان زیادی را صرف این کار میکنند. حامیان خود را گروه بندی میکنند و مراسمهای مختلف قدردانی را به تفکیک برای هر گروه از حامیان برگزار میکنند.
v از منابع مختلف مالی استفاده میکنند.
یک سازمان غیرانتفاعی تفاوت چندانی با یک سازمان انتفاعی ندارد. صرف نظر از این واقعیت که سازمانهای غیرانتفاعی بر تغییر اجتماعی تمرکز میکنند و نه کسب سود، اگر منابع مالی و نقدینگی آنها تمام شود نمیتوانند به کار خود ادامه دهند. به همین دلیل است که برای سازمانهای غیرانتفاعی بسیار مهم است که امور مالی را در کنار اهداف و ماموریت خود را در نظر بگیرند.
در حالی که نظرات در مورد مدل ایده آل بودجه یک سازمان غیرانتفاعی متفاوت است، استفاده از چندین منبع متنوع، برای دستیابی به پایداری مالی یک روش خوب محسوب میشود. به طور کلی، توصیه میشود که سازمانهای غیرانتفاعی بیش از 30 درصد بودجه خود را از یک منبع دریافت نکنند. اگر سازمانی بیشتر از 30 درصد از درآمد خود را از دست بدهد، احتمالا تلاش آن برای ادامه فعالیت مشکل خواهد بود.
انواع منابع مالی میتواند برای سازمانهای غیر انتفاعی وجود داشته باشد مانند: کمکهای مالی فردی (بصورت آنلاین و آفلاین)، کمکهای بلاعوض، حمایت مالی شرکتهای تجاری، حق عضویت، فروش کالا و خدمات و ...
یک سازمان غیر انتفاعی هوشمند برای اطمینان از بقا و موفقیت خود هرگز فقط به یک منبع مالی اعتماد نمیکند.
همچنین بهترین سازمانهای غیرانتفاعی میتوانند پیش بینی کنند که در طی سال آینده چه میزان درآمدی نیاز دارند و منابع درآمدی خود را به روز میکنند.
v قادر به هماهنگ کردن امکانات و دادن انگیزه به افراد سازمان هستند.
سازمانهای غیرانتفاعی موفق میتوانند کارکنان، داوطلبان و حامیان مالی خود را بسیج کنند. آنها به طور دائم روشهای جذاب و جدید را برای درگیر کردن این افراد و همراه کردن آنها با ماموریت و ارزشهای اصلی سازمان غیرانتفاعی ایجاد میكنند. آنها جوامع قدرتمندی را ایجاد و حفظ میکنند.
در حالی که سازمانهای غیرانتفاعی موفق در مدیریت داخلی و ارتباط با ذینفعان داخلی خود تبحر دارند، سازمانهای غیرانتفاعی که بیشترین تاثیر را دارند، آنهایی هستند که قادرند همه بخشهای جامعه مانند دولت، بخش تجاری، سازمانهای غیرانتفاعی و مردم را با خود همراه کنند.
سازمانهای بزرگ غیرانتفاعی مرزهای سازمان خود را پشت سر میگذارند. آنها به دیگران با نشان دادن الگوها و فراهم کردن فرصتهایی برای دیگران در جهت درگیر شدن با هدف خود انگیزه میدهند.
در حالی که مواردی مانند هیات مدیره غیرانتفاعی عالی، سیستمهای CRM خوب و یک تیم عالی جمع آوری کننده کمک مالی برای موفقیت یک سازمان غیر انتفاعی ضروری است، یک سازمان غیر انتفاعی با عملکرد بالا بی وقفه در پی ایجاد تاثیرات اجتماعی در مقیاس بزرگ است.
برای دستیابی به این هدف، یک سازمان باید با دیگران و از طریق دیگران کار کند و به طور جداگانه فعالیت نکند. کار با سازمانها و افراد دیگر به این معنی است که آن سازمانهای غیر انتفاعی میتوانند تاثیرات بسیار بیشتری نسبت به گذشته داشته باشند.
سازمانهای غیر انتفاعی که دیگران را با هم هماهنگ میکنند و به آنها انگیزه میدهند، سازمانهایی هستند که جنبشهای اجتماعی ایجاد میکنند، سیاستها را تحت تاثیر قرار میدهند و گفتگو میکنند. آنها با فعالیت خود نگرشها و رفتارهای عمومی را تغییر میدهند.
این سازمانهای غیرانتفاعی میدانند که علاوه بر ارائه برنامهها و خدمات با کیفیت بالا به ذینفعان، باید از تغییرات نیز حمایت کنند. (معمولا این کار به همکاری با دولت و شروع جنبشهای مردمی نیاز دارد)
v از لحاظ فناوری پیشرفته هستند.
فناوری، نحوه کار سازمانهای غیر انتفاعی و چگونگی تعامل افراد این سازمانها با حامیان و اهداکنندگان را در پلتفرمهای آنلاین تغییر میدهد.
در حالی که جمع آوری کمکهای مالی بصورت آفلاین هنوز میزان قابل توجهی از کمکها را به خود اختصاص میدهد، جمعآوری کمکهای مالی آنلاین هر ساله در حال رشد است. یک سازمان غیرانتفاعی موفق علاوه بر همه موارد ذکر شده یک سازمان دیجیتالی است، و به طور مداوم مهارتهای دیجیتال را بهبود میبخشد و دانش ابزارهای جدید، برنامهها و سیستم عاملها را کسب میکند.
اگرچه در گذشته داشتن یک سیستم مدیریت اطلاعات دیجیتال و یک وب سایت کافی بود، اما سازمانهای غیرانتفاعی موفق، امروزه فناوری را در بیشتر کارهای سازمان خود وارد کردهاند.
این توانایی عمومی در استفاده از فن آوریهای دیجیتال و انطباق با فضای تغییر یافته دیجیتال اغلب به عنوان سواد دیجیتال شناخته میشود. دیجیتالی شدن همه چیز را در سازمانهای مدرن در بر میگیرد، نه فقط بخش فناوری اطلاعات را.
یک سازمان غیرانتفاعی موفق از نظر فناوری پیشرفته است. این تخصص در سطح مدیریت ارشد و تمایل به پذیرفتن آن در بسیاری از تعهدات سازمان را دارد.
این کار میتواند بهرهوری عملیاتی سازمان، اثرات ماموریت، و رقابت در بخشهای مختلف را افزایش دهد.
در یک سازمان باهوش، فناورانه بودن تنها راه پیشرفت، حفظ ارتباطات و گسترش مقیاس اثر گذاری است.
به عنوان مثال، تفاوت بین عادات بخشش نسل جدید و نسلهای قبل از آنها به طور مشخص در چگونگی اتصال آنها به سازمانها ریشه دارد و به صورت دیجیتالی انجام میشود.
موفقترین سازمانهای غیرانتفاعی از استراتژیها و ابزارهای دیجیتال برای پیشبرد ماموریتهای خود و دستیابی به اهداف خود بهره میبرند.
v به توصیه ها و پیشنهادات توجه میکنند و به دنبال بهبود هستند.
سازمانهای غیرانتفاعی موفق به موارد زیادی توجه میکنند. آنها به پیشنهادات و صحبتهای ذینفعان، هیات مدیره، کارکنان خود، داوطلبان و سایر سازمانها گوش میدهند.
چنین سازمانهایی از روشهای ابتکاری متنوعی برای شناسایی و اشتراک گذاری نتایج استفاده میکنند. از نتایج و درسهایی که از برنامهها و ابتکارات خود آموختهاند، استفاده میکنند. آنها برای اجرای برنامههای جدید و یا بهتر که نیازهای تکامل یافته ذینفعان را برآورده میکند، دادههای مختلفی جمع میکنند و از آنها مطالب جدیدی یاد میگیرند.
یکی از راههای توجه دائمی و پیشرفت، ایجاد فرهنگ بازخورد در سازمان غیرانتفاعی است. پرورش فرهنگ توجه به بازخورد برای موفقیت هر سازمانی بسیار مهم است. مردم به ایجاد یک فرهنگ شرکتی باز و بازخورد گرا، نیاز دارند تا بتوانند درباره هر جنبه از سازمان بازخورد بدهند و جواب دریافت کنند. با این حال، این بازخورد باید واضح، مولد، همدلانه و با حساسیت داده و دریافت شود.
همچنین ایجاد اشتیاق برای رشد و تمایل به پذیرش بزرگترین چالشهای اجتماعی جهان برای سازمانهای غیرانتفاعی بسیار مهم است.
سازمانهای غیرانتفاعی موفق به طور مداوم به دنبال فرصتهایی برای یادگیری و رشد در همه موارد هستند. آنها خلاقیت و کنجکاوی را در تمام جنبههای مدیریت سازمان اعمال میکنند.
منبع:
سایت: https://donorbox.org/