Blog entry by تیم تحریریه
مقدمه
یکی از چالشهایی که در رابطه با مؤسسات خیریه مطرح میشود توجه کمتر به نیازهای عاطفی و غیرمادی مددجویان و نیازمندان است. بررسیها نشان میدهد توجه به نیازهای معنوی و غیرمادی افراد نیازمند از اهمیت بالایی برخوردار است درحالیکه در بیشتر مؤسسات خیریه تلاش و تمرکز افراد برای رفع مشکلات مالی این افراد است. ازطرفی کمک به افراد نیازمند در زمینههای غیرمادی به دانش و تخصص نیاز دارد یکی از گروههایی که این تخصص را دارند مددکاران اجتماعی هستند، بر همین اساس همکاری مؤسسات خیریه با مددکاران اجتماعی میتواند گام بزرگی در جهت کاهش آسیبهای اجتماعی و رفع نیازهای غیرمادی نیازمندان باشد. در ادامه تعریف مددکاری اجتماعی، اصول و روشها، حوزههای فعالیت، انواع مددکاری، نقش مددکاری و اهمیت توجه مؤسسات خیریه به این موضوع توضیح داده میشود.
تعریف مددکاری اجتماعی
مددکاری اجتماعی حرفه ایست که ضمن حمایت و بهبود وضعیت جامعه و اعضایش برای سلامت جسم و روان اجتماع تلاش میکند. این حرفه از عشق به بشریت الهام میگیرد. این علم شامل اصول، مهارت و روشهایی است که جامعه و افراد جامعه را برای رسیدن به نیاز و خواستهی خود با رضایت خاطر در امکانات و شرایط موجود یاری میکند. مددکاری حرفهای بسیار کل نگرانه است؛ یعنی در عین اینکه به نگرانیها و مشکلات فعلی فرد میاندیشد و در راه رفع آن گام برمیدارد، به رفع این معضل و ریشهیابی آن تا جایی که در آینده تکرار نشود میپردازد. مددکاری هم به مسائل درونی و شناختی و هم به مسائل و مشکلات بیرونی و محیطی میپردازد. از موضوعات قابل بحث در مددکاری اجتماعی تکیه بر دانش بومی، علوم انسانی، اصول عدالت اجتماعی و … است که در تعریف جدید مددکاری اجتماعی به این رشته بهعنوان رشتهای کاملا علمی در توسعهی اجتماعی و در راستای افزایش انسجام اجتماعی نگاه میشود. این علم بر سهپایهی اساسی آزادی، عدالت و دموکراسی شکل گرفته است. ارزشهای این علم که ریشه در این پایهها دارند شامل: حرمت مقام انسان، آزادی و اختیار انسان، برخورداری تمام انسانها از حقوق مادی و معنوی و مسئولیت فردی و اجتماعی انسان است.
اصول مهم مددکاری
1. اصل پذیرش: پذیرفتن مددجو بدون فرق گذاشتن میان آنها و قبول کردن آنها به خاطر ارزشهای انسانی، مددکار توانایی برقراری رابطهی کلامی و غیرکلامی با مددجو را دارد. این اصل مانند اصل پذیرش مشاوره و روانشناسی است.
۲. اصل فردیت: این اصل به این معنی است که شرایط و مشکلات خاص هر فرد باید کاملا بهصورت فردی و خاص خود آن فرد در نظر گرفته شود چرا که مددکار نباید با مشاهده یک خصوصیات مشترک بین افراد به آنها راهکارهای مشابه بدهد.
3. اصل رازداری: مشابه مشاوره و روانشناس این حرفه نیز نیاز به رازداری دارد. به این رازداری، رازداری حرفهای گفته میشود زیرا در شرایطی که امنیت جانی فرد یا افرادی درخطر باشد میتوان این راز را با افراد حرفهای دیگر در میان گذاشت.
4. اصل رابطه حسنه: مانند مشاوره و روانشناسی برای برقراری ارتباط اولیه با مددجو نیاز به ایجاد فضایی برای برقراری رابطه به صورتی که مددجو بتواند بهراحتی و صمیمانه حرف بزند، وجود دارد.
5. اصل خودآگاهی: مددکار با خودآگاهی بر علایق و اعتقادات و خواستهها و نیازهای شخصی در زمانها و مکانهای مختلف از شکلگیری قضاوت یا دخالتدادن افکار خود بر فرد مددجو پیشگیری میکند.
6. اصل مشارکت مراجع: مددکار اجازهی مشارکت به مددجو را میدهد تا هم احساس مسئولیت بیشتری داشته باشد و هم خودش بتواند با اعتمادبهنفس مشکلاتش را حل کند.
7. توانایی مدیریتکردن: توانایی مدیریت و حل مشکل و بحران از مسائل پراهمیت در مددکاری است.
8. توان برنامهریزی: در مراحل مختلف کار توانایی برنامهریزی کردن بسیار مهم است.
۹. مهربان بودن: که از ویژگیهای بسیار مؤثر مددکار است چرا که در ارتباط برقرار کردن نقش پررنگی دارد.
۱۰. شناخت کافی کسب کردن: شناخت نسبت به گروه یا افرادی که به درمانشان میپردازد توسط مددکار اهمیت دارد.
۱۱. شناخت فرهنگها: برای داشتن اطلاعات کافی نیاز به شناختن فرهنگها نیز وجود دارد.
12. قضاوت نکردن: عدم قضاوت در کار مددکاری باعث ایجاد رابطهی حسنه میشود.
13. توانایی کنترل احساسات: این اصل از اصول بسیار مهم مددکاری است.
حوزههای مددکاری
- کودکان و والدین در شرایط سخت
- افراد معلول یا ناتوان جسمی یا ذهنی
- بیخانمانها
- افراد معتاد
- افراد بیسرپرست یا بد سرپرست
- سالمندان
انواع مددکاری
در مددکاری اجتماعی از دو روش برای انجام کار و رسیدن به هدف استفاده میشود.
روش مستقیم که شامل موارد زیر است:
1. مددکاری فردی: در مددکاری فردی همچون مشاوره و روانشناسی فردی، حضور رودررو یک مددکار و یک مددجو لازم است. مددکار در اینجا علاوه بر دانش روانشناسی (نظریات شخصیت و ...) به داشتن مهارتهای برقراری ارتباط و دقت بالا نیاز دارد.
مددکار اجتماعی باید به دانش جامعهشناسی و توسعهی اجتماعی نیز احاطه داشته باشد. مددکار، فرد مددجو را در راه
استفاده از امکانات، استعدادها و نقاط قوت خود کمک و همراهی میکند و راه خودکفایی و کارآمدی فردی را در زندگی وی باز میکند.
2. مددکاری جامعهای: استفاده از نیروها و استعدادهای گروهی و اجتماعی را برای بالا بردن و ارتقا سطح فرهنگی، اجتماعی و رفاهی میسر میکند.
3. مددکاری گروهی: همانند مشاوره گروهی اهداف مشاوره فردی را در سایهی فعل و انفعالات گروهی پیش میگیرد.
روش غیرمستقیم که شامل روشهای زیر است:
1. مدیریت مؤسسات رفاهی: از طریق این نوع مؤسسات برای رسیدن و سازماندهی کردن اهداف فداکارانة خود تلاش میکنند.
2. تحقیقات اجتماعی: که در آن با پژوهشهای خود به وضعیت مددجوهای خود رسیدگی میکنند.
ابزارهای مورداستفاده مددکاران
دیدن، شنیدن، مصاحبه، مشاوره، بازدید از منزل، مطالعه، مهارتهای طرح سوال، مهارتهای تمرکز، راهنمایی و تفسیر، مهارت ایجاد فضای مناسب.
نقشهای مددکاران
مددکار در طول کار حرفهای خود ممکن است مجبور شود نقشهای بسیاری را به خود بگیرد مانند:
رهبر، مشاور، مدافع، وکیل، راهنما، تسهیل گر، هماهنگکننده، میانجی، ارزیابی کننده، آموزشدهنده، حامی، بسیج کننده، تغییر دهنده رفتار، برنامهریز جامعه، سخنگو، درمانگر، مدیر اطلاعات، مدیر، تامین کننده امکانات مراقبت و نگهداری، شناسایی کننده کانونهای بحرانزا
مددکاری در موسسات خیریه
افراد در شرایط متفاوت و به دلیل وجود مشکلات گوناگون به مؤسسات
خیریه مراجعه میکنند. مطالعات نشان میدهد بیشتر افراد نیازمند علاوه بر تحمل
مشکلات مالی، از مشکلاتی مانند، عدم اعتمادبهنفس، تحمل استرس و اضطراب در طولانیمدت،
ناآگاهی، خستگی، ترس، افسردگی، کمبود محبت، انزوا، و ... رنج میبرند. توجه صرف به
مشکلات مادی و عدم توجه به سایر نیازها در بلند مدت منجر به بروز مشکلات روحی در
این افراد میشود. با توجه به اهمیت توجه
به نیازهای غیرمادی این گروه و هم چنین تخصص مددکاران اجتماعی در رفع این مشکلات،
ارتباط هر چه بیشتر مؤسسات خیریه با مددکاران اجتماعی برای کمک به افراد نیازمند
میتواند به حل هر چه بیشتر و ریشهایتر مسائل آنها کمک کند.
از این رو توجه بیشتر به مسائلی مانند:
-رشد و توسعه واحد های مدد کاری
-بهره مندی از متخصصان حوزه روانشناسی
- نگاه کیفی موسسان و مدیران خیریه به ابعاد مختلف زندگی از جمله نیازهای غیر مادی افراد نیازمند و تحت پوشش
- اختصاص منابع به این نیازها
برای بهبود و اثر گذاری هر چه بیشتر فعالیت های موسسات خیریه ضروری به نظر می رسد.
جمعبندی
موسسات خیریه همواره تلاش زیادی در جهت رفع مسائل و مشکلات مدد جویان و نیازمندان انجام دادهاند اما در بیشتر موارد تمرکز مراکز نیکوکاری بر رفع مشکلات مادی این افراد بوده است. بررسیها نشان میدهند توجه به نیازهای غیرمادی و عاطفی این افراد نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و در برخی موارد به رفع سریعتر مشکلات مادی نیز کمک میکند؛ بنابراین ارتباط هر چه بیشتر مؤسسات خیریه با مددکاران اجتماعی و بهرهمندی از کمک و تخصص این افراد از راههای مختلف و بهصورت داوطلبانه و یا با انعقاد قراردادهای همکاری میتواند به ارائه هر چهبهتر خدمات به افراد نیازمند منجر شود.
منابع:
1. مددکاری اجتماعی چیست و چرا اهمیت دارد، نویسنده: شیما تک فلاح در سایت روان حامی
2. آسیبشناسی خیریهها در بستر نظریه تکافل اجتماعی، نویسنده: محمد رضا آرام